پایگاه رسمی محمدکاظم سروری

مجموعه مقالات و مطالب حقوقی- سیاسی- فرهنگی- اجتماعی - دینی

موانع فرهنگی و عملی تاثیرگذار بر دسترسی زنان افغانستان به عدالت

نویسنده: محمدکاظم سروری - استاد دانشگاه / زهرا حسینی-پژوهشگر و کارشناسی ارشد روابط بین الملل

اثر حقوقی وکالت بلاعزل به صورت شرط فعل ضمن عقد لازم (مطالعه ای تطبیقی)

نویسنده: محمدکاظم سروری - استاد دانشگاه - کابل /عباسعلی داروی- استاد دانشگاه- تهران

بررسی شرط عدم عزل وکیل و آثار آن در نظام حقوقی ایران و افغانستان

نویسنده: محمدکاظم سروری - استاد دانشگاه - کابل/عباسعلی داروی- استاد دانشگاه- تهران

Analysis and Prioritization of Challenges Affecting Water Resource Management in Afghanistan (from the Perspective of Kabul Citizens), international water conference -Kabul 2025

Water resources management refers to a set of actions aimed at preserving, utilizing, and improving the quality of water resources.

تاثیر مدرک گرایی بر کیفیت پایان نامه نویسی

نویسنده: محمدکاظم سروری - استاد دانشگاه - کابل.

سمینار آگاهی‌ دهی پیرامون پالیسی رسیدگی به شکایات استادان و کارمندان تدویر یافت

ارایه کننده: محمدکاظم سروری

سخن ناب

 

تکریم به تفاوت ها، ضامن وحدت ملی است! و هیچ گاه، پذیرفتن و یا همگون سازی تفاوت ها، به معنای وحدت نیست.

محمد کاظم سروری

 

سه شنبه بیستم شهریور ۱۳۹۷ , ۷:۵۲ ق.ظ
مدیر سایت

افراطیت(Extremism)؛ هر کی با ما از ما و هرکی بی ما، علیه ما!

محمدکاظم سروری

کارشناس ارشد حقوق

در وهله اول باید اذعان کرد که در قاموس افراط گرایان، واژه ‏گانی همچون " مرز – قلمرو یا حد " معنی ندارد. این بی معنایی و سر درگمی و نامأنوس بودن حد- مرز و قلمرو، سبب می گردد که هیچ بنی آدمی در این کره ای خاکی از دست این گروهک یا گروهک‏ها آرام نگیرند و گزند اینان مدام سدی در برابر صلح، امنیت، توسعه و پیشرفت جوامع گردد.

ادامه نوشته
سه شنبه بیستم شهریور ۱۳۹۷ , ۷:۳۸ ق.ظ
مدیر سایت

تک کرسی سازی حوزه های انتخاباتی ؛ چالش ها و دشواریها!

 

یکی از تعهدات اصلی و بنیادین توافق نامه سیاسی که حاصل و بر امد آن، حکومت وحدت ملی شد، اصلاح نظام انتخابی است. در این اواخر در طرح جديد قانون انتخابات کشور، روي تک کرسی سازي حوزه هاي انتخاباتي تاکيد شده است. اما سوال اینجاست که آیا تک کرسی شدن حوزه های انتخاباتی برای کشوری به مانند افغانستان پاسخ گو است؟

 
ادامه نوشته
سه شنبه بیستم شهریور ۱۳۹۷ , ۷:۳۶ ق.ظ
مدیر سایت

شواری علما: مردم خدا جو و دانای ما بسان سالهای گذشته این سنت حسنه(مراسم عزاداری) را انجام خواهندداد

 

به گزارش قلم آزاد؛ شورای علمای شیعه افغانستان ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری سالار احرار جهان ، اباعبدالله الحسین علیه السلام و قدردانی از عشق و شور آگاهانه ی سوگواران و تجلیل کنندگان نهضت حسینی (ع) بیانیه ای را در پیوند با برگزار مراسم عاشورا صادر کرده است.

ادامه نوشته
سه شنبه بیستم شهریور ۱۳۹۷ , ۷:۳۰ ق.ظ
مدیر سایت

والی غزنی و طالبان عامل اصلی ادامه اعتراضات در غزنی!

 

محمدکاظم سروری

کارشناس حقوق

(۵ مارچ ۲۰۱۸)

به قوم گرایی نه بگوییم و ملی بیاندشیم!
---
می خواهم ساده بنویسم که تا همه بخوانند...!

---
معترضان پس از آن اقدام به مسدود کردن بزرگراه کابل- قندهار کرده اند که حدود چهار روز پیش در یک درگیری میان باشندگان روستاهای شیرآباد و نیخته قره‌ باغ، دو باشنده شیرآباد کشته و چند تن دیگر زخمی شده اند.
باشندگان روستای شیرآباد و نیخته بر سر آب مشکل دارند؛ از ده ماه به این طرف تعداد 12 باشنده روستای نیخته نیز در همین پیوند به گروگان گرفته شده و تا هنوز در اسارت به سر می‌برند.
باشندگان این دو رستا همدیگر را به قتل و گروگان گیری متهم می‌کنند.

ادامه نوشته
سه شنبه بیستم شهریور ۱۳۹۷ , ۷:۲۵ ق.ظ
مدیر سایت

توزیع نمرات زمین رهایشی برای آموزگاران از روزنه قانون!

توزیع نمرات زمین رهایشی برای آموزگاران از روزنه قانون!

تتبع

محمدکاظم سروری

کارشناس ارشد حقوق

تعدادی زیادی از آموزگاران محترم از ما ، در جا جای در مورد توزیع نمرات زمین رهایشی، بر اساس قانون سوالاتی داشتند که ما هم چیزیکه میدانستیم با انها شریک ساختیم که اینک، با شما نیز شریک می شود.

 

ادامه نوشته
یکشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۵:۴۱ ب.ظ
مدیر سایت

اعلامیه جهانی حقوق بشر

ديباچه 

از آن جا كه شناسايی حيثيت و كرامت ذاتی تمام اعضای خانوادهء بشری و حقوق برابر و سلب ناپذير آنان اساس آزادی ، عدالت و صلح در جهان است؛ 

از آن جا كه ناديده گرفتن و تحقير حقوق بشر به اقدامات وحشيانه ای انجاميده كه وجدان بشر را برآشفته‌اند و پيدايش جهانی كه در آن افراد بشر در بيان و عقيده آزاد، و از ترس و فقر فارغ باشند، عالی ترين آرزوی بشر اعلا م شده است؛ 

ادامه نوشته
یکشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۵:۳۶ ب.ظ
مدیر سایت

نقد و بررسی قانون مدنی افغانستان:  (بحث اکراه مواد ۵۶۱-۵۵۱)

 

محمدکاظم سروری

کارشناس ارشد حقوق

چار چوب نظری

برای طرح چارچوب نظری این بحث نیاز است که به نقد این نظریه بپردازیم که حقوق افغانستان اکراه را در زمره عیوب رضا در عقد دانسته است. طرح سوالات بدین شرح است که آیا بیان قانونگذار با نظریات مشهور حقوق دانان و اصول حقوقی مرتب است؟ آیا رضا و قصد که هر دو مفاهیم متفاوت هم اند؛ به تعبیر قانون گذار معیوب بوده می توانند؟ استعمال عیوب اراده به جای مفهوم عیوب رضا قابل پذیرش حقوق دانان و دانشمندان نیست و شایسته به نظر نمی رسد؟ برای بررسی این موارد زمانیکه به نظام حقوقی کشورها مانند ایران، فرانسه و مصر نظر می اندازیم می بینیم که خارج از این دو بحث نیست که یا اکراه را در زمره  عیوب اراده دانسته و یا عیوب رضا. لکن ما به این نتیجه می رسیم که نظریه عیوب اراده منطقی به نظر می‏رسد و به راحتی دلایل خود را می توانیم که بیان کنیم.

 

ادامه نوشته
یکشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۵:۲۳ ب.ظ
مدیر سایت

وکالت در دعاوی مدنی و کیفری

محمدکاظم سروری

کارشناس ارشد حقوق

مقدمه:

 انچه هویدا است به دلایل گوناگون استفاده از وکیل در محاکم کشور چندان ترویج نیافته است. هر چند حضور وکیل در برخی جرائم چون قتل طبق قانون کشورمان اجباری است.مانند بند ۴ ماده نهم قانون اجرائات جزائی مصوب ۱۳۹۳ که بیان میدارد: هرگاه شخص به جرمی مظنون یا متهم گردد که قانون، جزای ان را حبس طویل یا بیشتر از آن پیش بینی نموده باشد، داشتن وکیل مدافع ضروری پنداشته می شود. 

در نوشته حاضر به مبحث وکیل در دعاوی مدنی پرداخته شده است. 

ادامه نوشته
یکشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۱:۱۷ ب.ظ
مدیر سایت

عنوان "کود جزایی"در مغایرت باقانون است

محمدکاظم سروری

کارشناس ارشد حقوق.

ـــــــــ

نقدی بر قانون(کود) جزای جدید.

ـــــــــ

افغانستان کشوریکه پس از نزدیک به نیم قرن(۱۳۹۶ــ ۱۳٥٥)، شاهد نوین سازی نظام کیفری است.

اغماض از موارد دیگر، یکی از قوانین جزایی که نظام عدالت کیفری افغانستان تا امروز بر آن استوار است، قانون جزای مصوب ۱۳۵۵ و منتشره جریده رسمی ۳۴۷ با ۵۲۳ ماده که در داخل دو جلد که جلد اول آن دارای پنج باب بوده و هر باب دارای فصول متعدد که احکام عمومی را بیان کرده، و جلد دوم که جنایات، جنحه ، قباحت و جزاهای آنرا مصرح داشته در سه باب جمع بندی شده اند که هر باب دارای فصول متعدد بوده، می باشد. این قانون در دوران ریاست جمهوری محمد داود، زمامداری ببرک کارمل و ریاست جمهوری نجیب الله دارای نوسانات و تعدیلات بوده است که سرانجام پس از تشکیل حکومت موقت توسط رئیس جمهور آقای کرزی نیز تصویب شد و تا امروز بدون کدام تعدیلی حکم فرماست.

 

ادامه نوشته
یکشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۱:۱۵ ب.ظ
مدیر سایت

قتل ، انواع و مجازات ان در قانون جزای افغانستان

 

نویسنده؛ محمدکاظم سروری؛کارشناس ارشد حقوق

چکیده        ‌ ‌

جرم یک عمل خلاف قانون است و سلب حیات انسان از جرایم جنایت علیه تمامیت جسمی اشخاص که مجازات ان در قانون جزای افغانستان اعدام پیش بینی شده است. البته در صورتی اعدام اعمال می شود که شرایط مسقطه قصاص در فقه ساقط گردد، چون قانون جزای افغانستان جزاهای تعزیری را بیان کرده است. در قانون جزای افغانستان سه نوع قتل، عمد، شبه عمد و خطای محض شرایط و نحوی تحقق انان ذکر شده است. در مسائل جزایی دو نوع حق یکی حق الله و دیگری حق العبدی وجود دارد.

از دید حق الله مجازات قاتل اعدام است که براساس حقوق افغانستان توسط سارنوال خواسته می شود و اما از دید حق العبدی و با مراجعه به فقه، قصاص است که توسط مدعی حق العبد تقاضا می گردد.

هرچند که در وهله نخست مجازات اعدام برای قاتل از سوی مدعی العموم تقاضا می گردد ولی تقاضای قصاص که از طرف مدعی حق العبد مطرح می گردد بر آن غالب می شود. یعنی در صورتی درخواست مدعی حق العبد مبنی بر قصاص قاتل، محکمه مکلف به صدور حکم قصاص بر اساس نص صریح ایه قرانکریم می باشد.

واژگان کلیدی: قتل، قصاص،جرم،مرتکب، مجازات.

 

ادامه نوشته
یکشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۱:۱۴ ب.ظ
مدیر سایت

حقوق، هدف و منابع آن

 

نویسنده؛ علی سروری

چکیده

انسان انـدیشمند از دیرباز دریافته است که زندگی در کنار هـمنوعان، با وجـود منافع مشترکـی که انـسان

ها دارند می تـواند، به تعارض و جدال و آشوب و محرومیت بعض یا همه از امـکان بهره مندی از مـنابع می انجامد. به همـین جهت لزوم وجود مـقرراتی که به اختیار و امکان بهره مـندی و انتفاع نظم بخـشد و 

آن را تضمین کند احساس شد. بدین سان حـقوق به معنی قواعد و مقررات حاکم، و دولت بـرای تضمین اجرای آن خلق گردید.

با این وصف، انسـان در سایه مقررات می تواند از حـق یا امـتیازی بهـره مند شود، و به آن استناد کـند. نسـبت به مالــی

برای خـود حق ویـژه ای قائل شود و نسبت به آن تصـرفاتی بکند و منــع دیـگران را از تصرف یا ایجـاد مزاحمت بخواهد. نمونه بارز این حـق، مالکیت است. همچنین است حـق انسـان نسبت به اشخاص دیگر

 که در حـدود و مفاد خود اعـمال، و به موجب قـوانین و مقررات ، توسط مقامات عمومی تضمین میشود موفقیت یـک نظـام حقوقی و هرحاکمیتی به میزان توانمندی در تبیین ایـن حـقوق و تضمین اجـرای آن

بستگی دارد.

در این نوشتار ضمن بیان مفاهیم و معانی حقوقی ،هدف به بررسی منابع حقوق هم خواهیم پرداخت. چون این واضح است زمانیکه ما حرف از اعمال قدرت و امتیاز به میان می آوریم ، سوالی طرح می شود که سرچشمه ی این امتیاز کجاست و این سلطه از کجا آب می خورد؟

واژگان کلیدی: حقوق، منابع، هدف، مقررات، امتیاز، اعمال.

 

ادامه نوشته
یکشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۱:۱۱ ب.ظ
مدیر سایت

گواهی نمایه سازی مقاله واکاوی آثار حقوقی سن کودک در حقوق افغانستان، ایران و اسناد بین المللی  

گواهی نمایه سازی مقاله واکاوی آثار حقوقی سن کودک در حقوق افغانستان، ایران و اسناد بین المللی

عنوان مقاله: واکاوی آثار حقوقی سن کودک در حقوق افغانستان، ایران و اسناد بین المللی
شناسه (COI) مقاله: CONFHAKIM01_315
منتشر شده در اولین همایش ملی جهانی سازی حقوق کودکان و نوجوانان از دیدگاه حقوقی و روانشناسی در سال ۱۳۹۷
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمدکاظم سروری - دانشجوی کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی؛ دانشگاه بین المللی اهل بیت (ع)- تهران.

خلاصه مقاله:
معیار سن کودک با توجه به حقوق افغانستان، ایران و اسناد بین المللی فرایندی است که از ابتدای تولد تا 18 سالگی را شامل می شود و اشخاص که در این مراحلی از سنین قرار دارند، یقینا از حقوق ویژه ی برخوردار اند. این تحقیق با تکیه بر روش تحلیلی و توصیفی – کتابخانه ای در صدد پاسخ یابی تطبیقی به این سوالات است که؛ در تعیین سن کودک چی معیارهای در نظر گرفته شده است 
ادامه نوشته
یکشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۱:۰ ب.ظ
مدیر سایت

آثار بیع مال آینده

آثار بیع مال آینده

حمید طالب زاده

وکیل پایه یک دادگستری و دانشجوی دکتری حقوق خصوصی- تهران

           با فرض معامله مال آینده به عنوان بیع و خروج عناوین دیگر که احتمال نسبت آنها به چنین معامله ای وجود دارد از طرفی و از طرف دیگر خروج عناوین بیع آینده مال و تعهد بر بیع مال آینده، در بررسی آثار نیز آثار چنین معاملاتی تخصصاً خارج از بحث بوده بنابراین تمرکز بحث در حالتی است که معامله بر مال آینده ، بیع بوده و می تواند مصادیق بیع در مفهوم عام آن (عین معین و کلی فی الذمه ) را شامل شود البته با این فرض که صدق عنوان عین معین و کلی   تابع توصیف افراد بوده و انعطاف لازم را در برابر اراده افراد داشته باشد.

آنچه حایز اهمیت فراوان در بررسی آثار بیع مال آینده با اوصاف فوق می­باشد در دو نکته خلاصه می­شود : اول اینکه با توجه به اثر بیع در تملیک یا تملک مبیع زمان انتقال مالکیت از فروشنده به خریدار چه موقع خواهد بود ؟ 

 دوم اینکه اگر انتقال مالکیت فوری نباشد در فاصله بین معامله و زمان انتقال مالکیت حق خریدار بر موضوع معامله چگونه حقی است؟

 

ادامه نوشته
شنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۱۰:۴۸ ب.ظ
مدیر سایت

تقابل هستی در برابر نابودی

تقابل هستی در برابر نابودی

 

اغماض از نقش و سهم  بسیار ارزشمند و حیاتی اهل تشیع  در حفظ حیات سیاسی و دموکراسی  از آغازین سال های پس از تشکیل  حکومت موقت حامد کرزی تا حکومت اشرف غنی نوعی بی عدالتی است. این طیف از مردم افغانستان درهزارها پروژه علمی، تخنیکی، اقتصادی و عمرانی در کنار سایر اقوام شریف کشور که در دشوارترین شرایط در پروژه های عمرانی و زیر ساخت های بزرگ کشوری نقش  مفید و حیاتی داشته، دارند و خواهند داشت، به وضوح  می توان علاوه کرد که اکثرا ادارات دولتی و حتی خصوصی کارهای اصلی و بنیادین آن بر عهده جوانان اهل تشیع است. هرچند در رأس این ادارات قرار ندارند ولی امورات آن ادارات بر بازوان، تفکرات و طرح های علمی و آکادمیک آنان استوار است.

اهل تشیع افغانستان ثابت نموده اند که وارثان شایسته فرهنگ ایثارگری و قربانی در راه وطن، صلح، انسانیت و مدنیت که ، میراث نیاکان و افتخار بزرگی از افتخارات دین و مذهب شان است، می باشند. از بدیهیات است که مردم صلح  پرور اهل تشیع سالیان متمادی با صلح، صفا و امنیت  شانه به شانه در کنار سایر اقوام و مذاهب با نیت «ان المومنون اخوه»  در غم و اندوه و شادی شریک بوده اند. این قشر همیشه در صحنه که  مدام در نظم و انضباط و نظافت شهر، مکتب و دانشگاه ، صداقت و راستی و زحمت کشی  انگشت های زیادی را به تحییر واداشته است؛ برای  تروریستان؛ دشمنان دین و اعتقاد و مذهب خیلی هزینه بردارشده اند و تروریستان نتوانستند که  پیشرفت های  چشم گیر را تماشا کنند با طرح گروهکی با عنوان جعلی و رسانه‏ی  بنام گروه تکفیری داعش تحت ایدئولوژی خاص برای انتحار، ترور و نسل کشی آموزش دادند تا جهان تشیع را مورد حمله های تروریستی  قرار دهند. متاسفانه این درحالیست که ولایات کابل و غزنی  و سایر ولایات شیعه نشین به شهری هرج و مرج  و شطی از خون تبدیل گشته است.

تکرار سریالی حوادث خونین بر علیه اهل تشیع به یک عادت برای دهشت افگنان مبدل شده و دهشت افگنان و بی شعوران که  شیعیان را به جرم هزاره وشیعه بودن، با نیت دروغین و کورخوانده «قربتا الی الله»  سر می برند، دسته جمعی به سوگ می نشانند؛ افراد پستی هستند که نه دین دارند و نه دین را می شناسند. متأسفانه شناسایی مردم هزاره با توجه به ساختارفزیکی، موقعیت جغرافیایی خانه به خانه  برای تروریستان متعصب، فاشیست و جاهل، از نوشیدن آب هم سهل تر است. در حقیقت نسل کشی خموش اهل تشیع  تنها به واکنش کشوری، منطقه ای و جهانی  تمام نمی شود بلکه اینک دیگر وحشت و دلهرگی دائمی، پراکندگی اجتماعی و سردرگمی سیاسی همه روزه  اهرم فشار را براذهان و روانهای خسته و افسرده ی اقشار مختلف جامعه  شیعه  بار نموده است؛ نتیجه ی که حلقه ی خاص در پی کسب آن هستند.

هر چند که با تراژدی علیه اهل تشیع بارها در سطح جهانی اعتراض صورت گرفته است لکن حکومت افغانستان تروریست پرور، تنها به وعده و وعید اکتفاء کرده  و در زمان حوادث نیروهای امنیتی  این حکومت فاشیست به گونه مداوم با تأخیر و معطلی زیاد به محل حادثه میرسند؛ بدون شک دلیل آن بارها گفته شده است: همگان  شریک دزد و رفیق قافله ی این گروهک بی شعور و بی بن اند!

آری! در مقطع ی رسیده ایم که  مشکل شیعیان حادتر و بارزتر از همه‏ی مسایل موجود در افغاستان است که  به طورسیستماتیک و ترصد قبلی مورد قتل و ترورخشونت‏بار قرار میگیرند، که  با ابراز نهایت انزجار نه تنها اینکه گروهک و عاملین آن باز داشته نشدند که قاتلین خون آشام با جرأت در نهاد های سیاسی و حکومت تکیه زده اند و ضمناً افراد این گروهک با تمام شأن و شوکت در مهمانخانه های امنیت ملی شب و روز را سپری می‏کنند و حملات شرکای شان را از طریق رسانه ها رصد و تقدیر می نمایند. 

 

اگر به پیشنه ی نسل کشی هزاره ها چشم اندازی داشته باشیم می بینیم که قتل عام، نسل کشی و محو فرهنگ هزاره ها نوپا نبوده  بلکه از سالها پیش طرح ریزی شده بود. نزدیک تر اگر بگوییم از تخریب بودا در بامیان، قتل عام های یکاولنگ، بلخ حتی اعمال تحریم اقتصادی نیز در دست کار بودند و بازدهی این کنش ها  منتج به جوشش موج از مهاجرت های این قوم به سایر نقاط جهان چون پاکستان، ایران و اروپا شد.

بعد از سقوط طالبان، و برگشت آنان به پاکستان و حمایت های مالی عربستان سعودی به خاطر سیاست های ضد شیعی، اندک اندک حملات به جان هزاره ها در کویته پاکستان  از سر گرفته شد. هر چند فعلاً نام این گروهک داعش شده است ولی از حقیقت دور نرویم و به همان کینه و تفکر متحجر اندیش طالبان در قبال شیعه به بهانه تضاد مذهبی و قومی تأکید کنیم. امروز این گروه ها،  شیعه یان را دشمن خود  تلقی کرده و مورد حملات سنگین و مرگبار قرار میدهند و حکومت دست نشانده غنی نیز در مقابل آنها هیچ واکنش نشان نداده است. بدون تردید و با جرأت می توان گفت که حذف شیعه بخشی از یک دسیسه ی کلان استخباراتی است که با استفاده ازگروه طالبان با نام جعلی داعش  عملی میشود. لیک، نسل کشی و قتل عام پیوسته و سیستماتیک مردم افغانستان، پس از مدتی، مجدانه  تعقیب می شود. جنایات اخیر، به وضوح تلنگر داد که شکل جدیدی از نسل کشی اهل تشیع  با دست های مرموزی شبکه های تروریستی، حضور مردم شیعه را خارچشم دانسته اند. دستان پشت پرده این قتل عام خموش، با اذعان کارشناسان، اهداف مشتعل سازی جنگهای نژادی و قومی  را تعقیب می کنند و درطی مدت چند سال اخیر این اعمال جنایتکارانه ی فاشیستی به یک زخم ناسور  چهره داده وخاطراتی جنایات دوره های چون عبدالرحمان را دوباره به ذهن متبادر ساخته است.  بحث در تداوم این جنایات پلان شده است و یقیناً که دست های پیدا و آشکار و بعضاً پنهان کشورهای بیگانه بخاطر تضمین منافع استخباراتی، جنگ روانی، ایجاد نفاق میان گروه های قومی و مذهبی  می باشد.  ما معتقدیم که  ادامه این اعمال به مثابه جنایت ضد بشری، تبعیض  از جانب سازمان های استخباراتی  کشورها حمایت کننده افغانستان بوده  که آنان محرک اصلی این جنایات ضد بشری  هستند.

گروهکی با عنوان جعلی داعش با انتحار کردن در میان تجمعات اهل تشیع دو هدف اساسی را دنبال می نمایند:

۱- پراگنده گی  اجتماعی و سیاسی اهل تشیع: مصادیق بارز آن مجبور نمودن اهل تشیع به کوچ ناخواسته و به دست آوری اماکن آنها؛ حذف مقامات بلند پایه از حکومت؛ عدم برگزاری انتخابات غزنی.

۲-  به چالش کشانیدن امنیت مناطق مرکزی که عمدتاً شیعه نشین اند.

این روزها کابل و غزنی مسلخ و قتلگاه انسانها به جرم  شیعه بودن،نمایش صحنه تراژید وخونین درتئاتر حکومت حامی تروریسم و افراط گرائی در  افغانستان است که ستون های اقتدار پوشالی شانرا  بر اجساد انسان های متدین، مدنی و مترقی  بنها می نهند. اما بدانند که از برکت قطره قطره  خون ریخته شده شیعیان در سالیان متمادی، شطی از خون در بستر تاریخ ظلم، جریان خواهد یافت وقاتلان فرومایه و بی عرضه در برزخ سیاه تاریخ، به زندگی جهنمی  واصل خواهند شد.

به دین وسیله  ضمن حمایت از اتحاد و یکپارچگی  تمام اقوام افغانستان در برابر جنایات علیه مردم  شیعیان ، با احترام از قاطبه ی  فعالین سیاسی ، فرهنگی و نهادهای اجتماعی تقاضا به عمل می آید تا با درک عمیق از اوضاع کنونی دست از زنخ بردارند و با اعمال فشار بر رهبران که خود را میراث دار اهل تشیع میدانند، وادار کنند تا در برابر حکومت فاشیستی اعتراض نمایند ولو اینکه  ثمره ی آن عزل و برکناری شان از ارگان های دولتی باشد.

امروزه ثابت شده است که درصدی درشتی از جوانان ما اعم از خواهران و برادران جزء کوشا ترین در عین حال پایین ترین رتبه های دفاتر دولتی  می باشند؛ با عدم حضور شان در ادارات، روند اداری را مختل سازند. و به تمام سربازان هدایت داده شود که دست از خدمت بردارند و در کنار مردم، از مردم دفاع کنند.

ما برای تأمین عدالت و احقاق حق  با رعایت اصل قانون مداری، حقوق بشر و ترویج ارزش های والای انسانی کار کرده و به تفکر برتر طلبی رذیل چون رنگ، نژاد، قوم و... نه  گفته و  از نهاد های بین المللی، اخصاً سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، عفو بین الملل، دیوان بین المللی کیفری با توجه اصل انسانیت برای جلوگیری از قتل عام و نسل کشی توده‏ی از مردم افغانستان تقاضا به عمل می آوریم که با تحت فشار قراردادن حکومت افغانستان  برای جلوگیری از تصفیه قومی بی رحمانه ی  شیعیان اقدام نمایند.

حالا دیگر؛ بحث از یک قوم نیست؛ حملات هدفمندانه بحث را  به تقابل هستی در برابر نابودی کشانده است.

 

شنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۱۰:۴۶ ب.ظ
مدیر سایت

جنبش تبسم و روشنایی  بازدهی فناوری‏های نوین اطلاعاتی در جهت تحقق عدالت کیفری و عدالت اجتماعی!

جنبش تبسم و روشنایی  بازدهی فناوری‏های نوین اطلاعاتی در جهت تحقق عدالت کیفری و عدالت اجتماعی!

(چکیده ی از صحبت  من در دانشگاه علامه طباطبایی)

در سلسله نشست‏های تخصصی دوشنبه دیوان بین المللی کیفری (ICC )که در دانشگاه علامه طباطبایی تهران برگزار شد؛ اساتید محترم،  فناوریهای نوین  و عدالت کیفری  را  مورد بحث قرار دادند. اساتید محترم به دو راهی متوسل بودند با این شرح که تعدادی از اساتید قایل به نقش مثبت فناوریهای نوین بودند و تعدادی دیگر بر نقش منفی آن تأکید داشتند. ما هم در جمع اساتید محترم پیوستیم که بر نقش مثبت فناوریهای نوین در تأمین عدالت کیفری تأکید داشتند. تأکید سخنان من بررسی این فناوریها در افغانستان بود. تجربه نشان داده است که  در سال های پسین ، فناوری های نوین ارتباطی به خصوص رسانه های اجتماعی اینترنتی به منابعی مهم برای بسیج اقدام جمعی و سازماندهی جنبش های اجتماعی در سراسر جهان مبدل گشته است. جنبش‏های اخیر در کشور افغانستان با  استفاده از فناوری های نوین ارتباطی، شکل و شگرد جدیدی از انقلاب، جنبش و بسیج مردمی را به نمایش گذاشت و مردم ما خواستار احیای حقوق خود شدند.  آنچه که در این جنبش ها پرنگ تر و تأثیر گذار تر از همه ابعاد دیده می شد؛ رسانه های اجتماعی بود چرا که از بدو شروع اعتراض ها نقش مهمی را در این جنبش ها ایفا کردند و از یک جانب سبب آگاهی بخشی به مردم و از جانب دیگر با داشتن قابلیت های مختلف، سبب سرعت بخشی به اعتراض ها و گسترش آن در سطح کشور و حتی فرامرزی شدند. من معتقد ام که  شبکه های بزرگ رسانه‏های اجتماعی هم چون فیسبوک و تویتر به عنوان کانال های قدرتمند ظاهر شدند که به مردم  افغانستان در عبور از  سانسور دولتی، گسترش مفاهیم اصلاحات سیاسی، بسیج شهروندان برای شرکت در فعالیت های احقاق حق به عنوان  منابعی مهم برای اقدام جمعی و سازماندهی  جنبش ها یاری‏رساندند. جنش تبسم و جنبش روشنایی دو مصداق بارزی از نقش مثبت و برجسته ای فناوریهای نوین در جهت تحقق عدالت اجتماعی و عدالت کیفری می باشد. جنش تبسم از نگاه حقوقی در قالب عدالت کیفری جای می‏گیرد که غایت این جنبش تأمین عدالت برای سر بریده شدن هفت تن از هم‏وطنان ما بود. آنان از حکومت می‏خواستند که مرتکبین این جنایت را به جزای اعمال شان برسانند که در حقیقت به اصطلاح حقوقی خواهان تأمین عدالت کیفری بودند. جنبش روشنایی  نیز که از جنبش‏های بی نظیر در حداقل عمر دموکراسی در افغانستان بود به هدف رسیدن  به عدالت اجتماعی دست به اعتراض خیابانی زدند. بر اساس تحقیقات من دو رسانه مجازی یکی تویتر و دیگری فیسبوک به  عنوان تریبیون اصلی این دو جنبش در جهت اطلاع رسانی برای تجمعات و گردهمایی شان نقش ایفاء می‏کردند. استفاده از گزینه هشتگ تویتر مهمترین مثال است. سران این جنبش ها با نگارش یک پیام در تویتر و فیسبوک تمامی پلان و برنامه‏های شان‏را به صد ها هزار نفر  منتقل می‏ساختند. طوفان تویت در صفحات و حساب های سازمان ملل متحد و دیگر سازمان های جهانی در جهت تحقق هدف و رسا نمودن صدای شان از مثال های دیگر است که حداقل می‏توان نقش بارزی را این فناوریها را در این دو جنبش بر شمرد.  

اما اینکه مثلاً جنبش تبسم چرا نتوانست به هدف اش برسد باید اذعان کرد (اغماض از مسایل سیاسی و ...) که جامعه افغانستان باید پس از این بیشتر به سمت خصوصی سازی عدالت کیفری گام بردارد چرا که در دوره معاصر، رشد بی رویه پدیده مجرمانه همراه با ظهور اشکال نوین و مختلف بزه و بزه کاری، کار را برای نهاد های قضایی در جهت تأمین عدالت کیفری با مشکل روبرو ساخته است. از دهه‏های آخر سده بیستم به این سو، نظریه عدالت کیفری به جهت خصوصیات و نتایج اش مورد انتقاد نظریه پردازان قرار گرفت.  در عدالت کیفری دستگاه های قضایی بزه کار و بزه دیده را طرد کرده  و جای آن‏ها را به وسیله وضع قانون پر نموده است و از سوی هم عدالت کیفری دیکته می کند که افراد جامعه از اقتدار خود صرف نظر کرده اند و آنرا به گونه‏ی، به قدرت عمومی(حکومت) واگذار نموده است  که عنوان آنرا قرارداد اجتماعی گذاشته اند. در حالی‏که از دیدگاه عدالت این بحث بیشتر چهره اشغال نقش بزه و بزه کار توسط دولت را به نشانه می رود. با هرروی، این نوع رویکرد، این سوال را پاسخ نمی‏دهد که اصلاً عدالت برای کی می‏خواهید به اجرا در آورید؟ اگر برای بزه دیده و بزه کار است که باید در تأمین عدالت سهم داشته باشند؟ با این وصف نظریه خصوصی سازی عدالت کیفری بیشتر ملموس است و باید در صدد این بر آمد که مشارکت نهادهای مردمی در مراحل رسیدگی کیفری که در قالب عدالت ترمیمی می‏گنجد، جاگزین کنیم. این فرصتی است که به مردم حق می‏دهد تا گردهم آیند و با همکاری تمام کسانی که کم‏ترین نفع و ضرری در وقوع جرم داشته اند آن‏را  حل و فصل کنند و به  تعبیر بهتر؛ عدالت را اجرا کنند.

شنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۱۰:۴۵ ب.ظ
مدیر سایت

چرا طالبان به غزنی علاقه مند اند و حکومت بیزار؟

 

ولایت غزنی از شرق و شمال شرق با ولایات پکتیکا، لوگر و میدان وردک، از شمال و شمال غرب با ولایت بامیان و از غرب و جنوب با ولایات ارزگان و زابل هم سرحد است.

این روزها جنگ، غزنی را سخت در آغوشش می فشارد؛ طوریکه ندای از آزادی بیان و اطلاعات کاملاً خموش شده است. پس لرزه ای این سکوت، باعث شده است که صدها تن از شهروندان غزنی که در خارج از غزنی قرار دارند، بر گلم اندوه و غصه ی سرنوشت خانه و خانواده شان بنشینند.

حملات تهاجمی طالبان و سکوت بی رویه ی حکومت این سوال را به ذهن هر شهروند افغانستان متبادر می سازد که چرا طالبان به غزنی علاقه مند اند و حکومت بیزار؟  در جواب می توان اذعان داشت که غزنی از ولایت‏های مهم مرکزی و دارای جغرافیایی استراتیژیک به حساب می‏آید چرا که راه مواصلاتی و در حقیقت شاهرگ ولایات جنوب به مرکز کشور همان شاهراه نمبر یک از همین ولایت می‏گذرد. با تسخیر غزنی، طالبان می توانند که به اهداف شوم شان به راحتی برسند، راه های اکمالاتی حکومتی و حتی از دیدگاه اقتصادی و لایات جنوب و غرب را مسدود کنند و فشار بیشتری را بر کابل وارد نمایند. از جانبی به باور تعدادی از نمایندگان غزنی از آنجا که مقامات حکومت امارت اسلامی سابق که در کابل تشکیل حکومت داده بودند و اعضای ارشد شورای کویته پاکستان نیز از این ولایت اند؛  سعی می ورزند که زادگاه شان را در دست خود داشته باشند. بدون شک غزنی، پناه گاه امن طالبان بوده است؛ ولسوالی ناوه مکانی برای تجمعات بزرگ طالبان است. قریه منگور و قره باغی در چند کیلومتری شهر غزنی، مقام ولایت امارت اسلامی نام گذاری شده است که در آنجا مقامات بلندپایه طالبان از جمله قضات آنها حضور دارند و روزانه به قضاوت می پردازند و بار ها حکم اعدام افراد نیز در همین جا جاری شده است. تمامی اطلاعیه ها و فراخوان مردم و جلب اشخاص از همین جا صادر شده و افراد در همین نقاط مورد بازپرس قرار می گیرند. ماین ها، واسکت های  انتحاری و حتی موترهای مواد منفجره که چندی پیش شاهد انفجار آن بودیم، در همین جا ساخته می شود. به رغم حضور آشکار طالبان، حکومت محلی و مرکزی هیچ گونه عملیات را نسبت به آنها انجام نداده اند و نمی دهند و اینها علاقه مندی طالبان را بیشتر از پییش نموده است  تا اینکه وارد شهر شدند.

 

اما چرا حکومت بیزار است؟  مردم این ولایت بارها در قبال تصامیم خودکامگی حکومت کابل ایستادگی کرده اند و ندای عدالت خواهی بلند کرده اند. مردم شجاع غزنی مهد تمدن اند، آنان با حضور شان در انتخابات مجلس نمایندگان گذشته، خشم حکومت کرزی را برانگیخت و هر چند کرزی تلاش کرد که به این تصمیم مردم غزنی نه بگوید ولی زمان، مجال این امر را نداد و این داغ بر دل کرزی ماند. بر طبق آمار‏ها اشرف غنی در انتخابات گذشته، کمترین رای را از مردم غزنی دریافت کرده و بیشترین رای را رقیب وی عبدالله از آن خود کرده بود به همین خاطر هم است که حتی در تعدادی از ولابات بارها سفر کرده است ولی هنوز در غزنی حتی در برنامه های مهم حضور نیافته است.

از سوی دیگر، حضور میلیونی جنبش تبسم در برابر سهل انگاری حکومت در رها سازی هفت تن از سر بریده شدگان؛ خشم حکومت غنی را برانگیخت و همین طور جنبش روشنایی حکومت را واداشت تا در حصار کانتینر ها پناه ببرد. همه ی اینها به تعبیر ضرب المثل (غوره در دل ماند) در دل غنی هک شد.

پیوند غنی و کرزی هم آشکار است چرا که آقای نبیل رئیس پیشین امنیت ملی در گپ و گفت با رسانه ها اذعان داشت که پروسه انتقال که در زمان حکومت کرزی به عهده غنی گذاشته شده بود؛ براساس توافقی بود که کرزی و غنی با همکاری کشورهای دیگر انجام داده بودند تا غنی را به مردم معرفی کنند و در انتخابات به کرسی بنشانند. به نظر می رسد همین علت بود که عبدالله در انتخابات برنده شد ولی از آنجا که آمریکا وی را نمی خواست؛ مانع شد و به گونه تقلبی غنی را رئیس جمهور اعلام کرد.

پس، آن هم چشمی غنی و کرزی نسبت به غزنی پا برجا بود. تا اینکه بحث انتخابات شد؛ منابع موثق می گویند که حکومت به چند تن امر داده بود که تا اعتراضی نسبت به انتخابات گذشته مجلس نمایندگان کنند تا حکومت بهانه ی بیابد و تصمیم به حوزه ی شدن انتخابات بگیرند که چنین چیزی اتفاق افتاد. اما این تصمیم با واکنش مردم افغانستان روبرو شد.

زمانیکه حکومت خود را در بن بست دید به طالبان خود ساخته، امر دادند که به ولسوالی های امن غزنی هشدار حمله دهند تا بلکه اینها از اعتراض دست بکشند؛ ولی کور خوانده بودند و نمی دانستند  که این مردم بنیانگذار مدنیت و علم در افغانستان اند. زمانیکه این پروژه شان ناکام ماند بدون شک حملات را به ولسوالی جغتوی غزنی انجام دادند و دیدند که جواب نداد خواجه عمری را به آتش جنگ سوزاندند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که راهی دیگری باید بیابند. جلسات متواتر با افراد و ارگان های مختلف برگزار کردند تا شاید راه و چاره بیابند ولی موفق نشدند؛ سر انجام مصمم شدند که باید غزنی را قربانی اهداف شوم شان ساخته و آنرا عیدی به طالبان دهند تا راحت بتوانند در آیسکریم خانه؛ آیسکریم نوش جان کنند بی آنکه در کوه و بیابان باشند، از این طریق بحث انتخابات غزنی به فراموشی سپرده شود و بعداً حکومت به میل اش، نماینده انتخاب کند. این بحث ساده است؛ چرا که اگر حکومت به مردم و سربازان اش، اهمیت میداد بارها مردم هدف قرارگرفته اند و سربازان در محاصره بوده اند ولی حکومت جز تقبیح کاری انجام نداده است و حتی به طالبان فرصت داده است که تجدید نیرو کنند و در شهر ها بیایند.

دست داشتن حکومت مرکزی در جنگ غزنی کاملاً مشهود است؛ اولاً والی غزنی چرا در زمانیکه غزنی با تهدیدات بلند امنیتی روبرو است؛ در مقر ولایت نیست؟زمان ثابت ساخته است افراد غنی سخت وفا دار اند و این را یاسین ضیا ثابت ساخت که چگونه به حکم غنی، قیصاری را به دم مرگ کشاند. ثانیاً طالبان شب قبل این حمله، پاسگاه مهمی چند صد متری را در ساحه روضه تصرف کردند چرا حکومت محلی واکنش نشان نداد؟ ثالثاً، ساحه پی .آر.تی  از استحکامات خوبی برخوردار بود؛ چرا که استحکامات آن توسط پولندی ها ساخته شده بود و ساحه آن به حدی  وسیع است که شاید اگر یک فرد در این طرف باشد؛ طرف دیگر را دیده نتواند. سوال اینجاست که چطور نیروگاهی به چنین وسعتی به دست چند طالب که اصلاً نقشه ی آنرا نمی دانند؛ در ظرف چند ساعت می افتد؟ یقیناً نقشه از این نیروگاه به دست مخالفان رسیده است؟

رابعاً، چرا چرخبال ها هیچ کدام  طالبان شهر را هدف قرار ندادند؛ به نظر صرفاً برای اینکه چند دقیقه به طالبان فرصت نفس راحت دهد به پرواز در آمدند.  چرا که با پرواز چرخبال ها طالبان در خانه ها پنهان شدند و همین که طالبان خسته گی شانرا رفع ساختند با سقوط یک چرخبال به حکومت فهماند خسته گی ما، رفع شده است و با این وصف، مجال یافتند که به حملات شان ادامه دهند.

خامساً، چرا هنوز حکومت غرور کاذب دارد و در تلاش است که خاک بر چشم مردم بزند  و می گویند که طالبان عقب زده شده اند در حالیکه شهر، چهره طالبانی دارد!!!؟ سادساً، چرا پس از ۴۸ ساعت هنوز کمکی به نیروهای مستقر در غزنی نمی رسد؟

همه ی اینها به سوال پاسخ می دهد که طالبان از بی میلی حکومت نسبت به غزنی سود برده و غزنی را به خاک و خون کشاندند.

شنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۷ , ۱۰:۳۶ ب.ظ
مدیر سایت
بیوگرافی

تمامی محتویات این سایت معتبر بوده و به عنوان منبع استفاده شده می تواند.
مدیرسایت مسئول موضوعاتی است که در این سایت نشر می گردد.
مگر مقالاتی که با نام نویسندگان / نویسنده نشر می گردد.
mohammadkazimsarwary@yahoo.com
آخرین نوشته‌ها
کدهای وبلاگ

ابزار وبلاگ

ابزار نظر سنجی

ساعت و تاريخ

ساعت و تاريخ